کتاب سهشنبهها با موری، داستانی واقعی است. میچ آلبوم داستان این کتاب را از بهار 1979، مصادف با دورانی آغاز میکند که دانشجوی کالجی در دانشگاه برندیس بود. استاد محبوب او، موری شوارتز، در انجا روانشناسی اجتماعی تدریس میکرد. نویسنده موری را بهعنوان مربی خود بسیار تحسین میکرد و همواره برای گرفتن راهنمایی به او مراجعه مینمود. میچ حتی در جشن فارغالتحصیلی، موری را به والدینش معرفی میکند. متقابلاً موری نیز میچ را یکی از بهترین دانشجویانش معرفی میکند. حالا پس از گذشت پانزده سال از آخرین دیدار موری و میچ، موری به بیماری لاعلاجی به نام ALS یا لوگریگ مبتلا شده که نوعی بیماری مربوط به سیستم عصبی و بسیار مهلک و کشنده است. از طرف دیگر، میچ در دترویت سکونت دارد و یک روزنامهنگار ورزشی موفق شده است که با وجود ثروت زیاد و موفقیتهایش، چندان خوشحال نیست.